دکتر علیرضا قزوه، شاعر و رییس دفتر شعر، موسیقی و سرود صداوسیما و مدیر پیشین مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری در سرودهای میگوید که غزل پارسی با مرگ بهمنی یتیم شده است. شعر او را با عنوان «در مرثیت محمدعلی بهمنی» بخوانید:
کرد هجران تو یکباره دلم را به دو نیم
غزل پارسی امروز یتیم است یتیم
بهمنی رفت و شدم گرم تماشای غمش
که تماشای غم یار عذابی ست الیم
نُه شهریور در جان و دلم زلزله شد
نه فقط زلزله افتاد به جان تقویم
مهربان! خوب من! اینها مُشتی خاطرهاند
پرم از خاطره شیرین زآن یار قدیم
همه شب در باران عطر سخنهای شماست
و ز غزلهای تو میگوید هر روز نسیم
شاعران هریک پیغمبر عصر خویشند
تو کلیم اللهی یا خضر یا ابراهیم؟
تو سلیمانی ـ گاهی که غزل میگویی ـ
شرط اگر سحر کلام است، کلیمی تو، کلیم
بهمنی نیز شهید است، شهید غزل است
در تو ای بندرعباس شهیدی است مقیم
مرحبا آجرکالله بزرگا مردا
که غزلهای تو بشکوه و قوی بود و قویم
سوره فاتحه خوانید به یادش همگی
مغفرت خواهید از حضرت رحمان و رحیم
بارالها تو بزرگی، تو بزرگی تو بزرگ
نازنینا تو کریمی تو کریمی تو کریم
«اسمع» ای عقل که تو شهره عقل و عشقی
باد پاداش تو راحتی و ناز و نعیم
«افهم» ای عشق، خداوند نگهدارت باد
ما سپردیم شما را به خداوند عظیم