سازها

ردیفتصویرنامتاریخچه 
1  لوت (Lute) لوت (Lute)ساز سیمی زخمه ای به شکل نمیه ی گلابی، که در دوره ی رنساس و در موسیقی باروک ار آن استفاده میشد(عود نوعی لوت است)
2 ابوا (Oboe) ابوا (Oboe)این ساز از دسته سازهای دو زبانه ای، متشکل از لوله ای مستقیم و کمی مخروطی است. طول آن حدود 60 سانتیمتر و انتهای تحتانی آن، ناقوسی شکل و کمی گشادتر از لوله ی اصلی است. به این ترتیب ابوا از سه قسمت دهانی، دو زبانه، از جنس نی طوری بهم بسته شده اند که انتهای بالایی آنها کمی آزاد است و ارتعاش شان سبب ایجاد صوت می شود. هنگام اجرا زبانه ها درون دهان قرار می گیرد (زبانه ها در تولید صوت باید کمی مرطوب باشند). تنه از یک لوله و روی آن تعدادی کافی کلید تشکیل شده و به قسمت شیپوری (یا ناقوسی) وصل می شود.
3 باغلامان (دیوان ) باغلامان (دیوان )باقلاما از نظر لغوی به معنی نَبندْ(فعل امر از مصدر بستن:bağlamak) همچنین به معنای اتصال(بند و بست) كه این معنا به مفهومی كه در موسیقی دارد نزدیكتر است.در موسیقی مردمی ترك باقلاما به معنی سنتی دیرینه (نوعی رقابت و مسابقه شعری) است. در این مسابقه که اغلب روزهای متوالی به طول می انجامیده است، عاشیق­ ها به مصاف هم رفته و داستان گویی می­ کردند. شخصی که شعرها و نغمه­ های بیشتری در حافظه داشته،برنده اعلام می شده و اغلب ساز رقیب را نیز به عنوان نشانی از پیروزی از او می­ گرفت.این سنت در آذربایجان و ترکیه رواج داشته است. این سنت در آذربایجان غربی از میان رفته، اما در ترکیه هنوز رواج دارد. سازهای زهی موسیقی مردمی تركی، قدمتی در حدود 2000 سال دارد. روایت های مختلفی در مورد پیدایش این سازها نقل شده است. یكی از این روایت ها این است: "یكی از مردان شجاع شكارچی، در هنگام برگشتن از شكار جایی به استراحت می­ پردازد. در حین استراحت صدایی متفاوت و بسیار زیبا به گوشش می­رسد، وقتی­ كه به جاده­ ای كه صدا از آن می­ آمد نگاه كرد، متوجه شد صدا از وزش یالِ اسبی مُرده در یك كرجی می­ آید. مویی از یالِ این اسب در ارتعاش باد در اهتزاز بود و با حركت بیشه­ زار اطراف صدایی موزون را تشكیل می­ داد. شكارچی به كرجی وارد شد و سعی كرد با انگشتانش بر موی اسب ضربه وارد كند، او صداهایی را كه به این طریق تولید می ­كرد دوست داشت. و به همین دلیل هیچوقت آن كرجی را ترك نكرد." در اینجا فرض بر این بوده كه اولین سازهای زهی بدین شكل ساخته شدند. روایت دیگری كه در این مورد گفته شده این است كه تیر و كمانی كه به منظور شكار و جنگ بكار می­ رفته چون با ضربه یا مالش سیمِ كمان همراه بوده با توسعه بیشتر به سازهای زهی تبدیل شده است. درواقع قُپوزی كه درزمان دَدَكوركوت (Dede Korkut) رایج بوده، هم با انگشتان و هم با آرشه نواخته می­ شده و این در فرهنگِ تابعِ ترك ها مهم است،كه مثلاً چنین سازهایی در هنگام حفاری اجسادِ مردهِ اسب ها به وجود آمده اند. تا دوره­ های اخیر ساختارِ باقلاما به سرِ اسب تشبیه می­شده و از موی اسب به جای سیمِ این ساز استفاده می شده است. اولین نوع این سازهای زهی قپوز (kopuz) نام دارد. گفته شده كه قپوز به­ وسیله دَدَكوركوت اختراع شد. قپوز به عنوان اصطلاحی كلی، بیش از یك نوع ساز زهی را شامل می­ گردد. این ساز با انگشت و آرشه نواخته می­ شود. گونه­­ های دیگر آن با دسته بلند یا كوتاه بوده­ اند، كه با پوست روی صفحه ساز، با دو یا سه سیم از موی اسب یا ابریشم بدون پرده و یا با پرده هایی از روده گوسفند یا روده گرگ تهیه می­شده،نواخته می­شد. قپوز سازی است كه اصالتاً از آسیای مركزی آمده است و پیشینه­ باقلاما فرض شده است. این ساز از گذشته تا به حال تغییرات بسیاری كرده و امروزه به نظر می­ رسد كه با باقلاما تقریباً همانند است. در حالی كه باقلاما بیشتر در آناتولی توسعه یافته است. در کتاب دائره­ المعارف سازهای ایران تألیف محمد­رضا درویشی درمورد باقلاما آمده: «باقلاما در اصل ساز ملی قوم ترک و منطقه آناتولی است و در میان مردم ترک و کرد زبان ترکیه و شمال عراق رواج دارد. در چند دهه گذشته باقلاما و سازهای هم­ خانواده آن بیشتر توسط مهاجران کرد عراقی به آذربایجان غربی و کردستان ایران آورده شده است. گمان می ­رود که باقلاما و سازهای هم­ خانواده آن محصول تغییر و تحولی است،که روی قوپوز صورت گرفته است. قوپوز، ساز مورد استفاده اوزان­ های قرون گذشته ، اجداد عاشیق­ها و بخشی­ های ترک­ نژاد ، بوده است.باقلاما و سازهای هم­ خانواده آن نقش مهمی را در انتقال فرهنگ و موسیقی ترکی به عصر حاضر ایفا کرده­ اند. همانطورکه ذکر شد، سازهای خانواده باقلاما محصول تغییر و تحولاتی است که در قوپوز داده شده است. بنابر برخی از روایت ها قوپوز را دده قورقود بزرگترین خنیاگر و پیر همه اوزان ­ها ساخته است. این ساز ‌‌(قوپوز) درواقع نماد ولایت و جد بزرگ ایل بوده و به عنوان قدرت ­دهنده ایل باعث اتحاد و برابری میان مردمان می­ شده، روح­ های خبیث را از میان ایل می­ رانده و فراخواننده روح­ های خوب و پاک بوده است. قوپوز عموماً به گروهی از سازهای زهی اطلاق می ­شده، که بیش از یک وتر داشته­ اند.در داستان های دده قورقود به نام های قولچا قوپوز، قورولچا قوپوز و آلچا قوپوز برمی­ خوریم. واژه باقلاما می ­تواند به مفهوم پرده بستن (دستان­ بندی) بر روی قوپوز و سازهای هم­ خانواده آن و نیز بستن و سوار کردن صفحه ساز بر روی کاسه طنینی باشد. در آناتولی سازهای خانواده باقلاما را می­ توان با نام های گوناگون مشاهده کرد: باقلامای بلغاری، بوزوق، جورا، ساز، چوگور، دُمبررا، دینقیر، دینقیرا، گیلبوت، گوموز، هوره­ک، ایکی تئللی، قوپوز سازی، تاکور، زیمبرا، شونقور، بوزوک، یئلتمه، تنبورا و ... . بدین­ترتیب برای این خانواده از سازها واژه باقلاما یک اسم عام محسوب می ­شود. امروزه در آناتولی ناحیه­ ی یافت نمی ­شود که نواختن باقلاما در آن رایج نباشد؛ زیرا باقلاما از جمله سازهایی است که به صورت انفرادی نیز مورد استفاده قرار می­ گیرد. این ساز قابل حمل و نقل است، اندرونی است و در فضای باز کمتر نواخته می ­شود و نیز وسیله مناسبی برای بداهه­ نوازی و انتقال احساسات گوناگون است. درواقع تمام ویژگی ­های موسیقی خلق (Halk müsik) را دارد. اگرچه این ساز با چگور تفاوت دارد، اما گاه چگور نیز نامیده می­شود. امروزه با افزایش وترها و دستان­ها این ساز تکامل یافته و قابلیت ­های اجرایی آن افزوده شده است.نواختن باقلاما را بدون استفاده از مضراب و توسط انگشت ها، شلپه (şelpe) می­گویند.» همچنین در ارتباط با موسیقی عاشیقی شرق تركیه و موسیقی ترکی آذربایجان غربی دركتاب آئینه و آواز تألیف محمد­رضا درویشی چنین آمده:«موسیقی ترکی آذربایجان غربی گرچه با موسیقی آذربایجان شرقی هم ریشه است؛ اما به سبب همسایگی با ترکیه، تأثیرات نمایانی را از موسیقی شرقی ترکیه پذیرا شده است. شاخص­ترین نوع موسیقی ترکی در آذربایجان غربی، موسیقی عاشیقی (موسیقی خلق/ Halk müsik) است. به ­جز تأثیرات موسیقی شرق ترکیه، حضور فرهنگ ­های کردی، ارمنی و آسوری نیز تا حدودی موجب تمایز یافتنِ موسیقی عاشیقی آذربایجان غربی و شرقی شده است. عاشیق ­های آذربایجان غربی بی­همراهی «بالابان» و «دایره» (قاوال) به اجرای موسیقی می­پردازند و به همین دلیل، در مقایسه با عاشیق ­های آذربایجان شرقی، کارشان دشوارتر است. حضور بالابان و دایره (قاوال) در موسیقی عاشیقی آذربایجان شرقی و جمهوری آذربایجان تا حدودی باعث افت نوازندگی و خوانندگی عاشیق ­ها شده و با گذشت زمان از قدرت آنها کاسته است. این در حالی است که عاشیق ­های آذربایجان غربی چون یک تنه به اجرای موسیقی می ­پردازند، ناچارند که هم در خوانندگی و هم در نوازندگی چیره دست باشند[چیزی كه در مورد عاشیق های آناتولی نیز صادق است]. بطورکلی می­ توان چنین گفت که موسیقی عاشیقی آذربایجان غربی از یک سو با موسیقی عاشیقی آذربایجان شرقی و جمهوری آذربایجان، و از سوی دیگر با موسیقی عاشیقی شرق ترکیه پیوند دارد و به مانند پلی موسیقی عاشیقی آذربایجان شرقی و ترکیه را به هم پیوند می­دهد. با وجود این، نزدیکی و ترادف نغمه­ های عاشیقی آذربایجان غربی با ترکیه بیش­تر است؛ بطوری­که بسیاری از «هاوا»­های عاشیق های ترکیه توسط عاشیق­ های آذربایجان غربی نیز اجرا می­شود.سازهای عاشیقی آذربایجان شرقی و غربی یکسان است، اما تعداد سیم­ های ساز در آذربایجان غربی کمتر است. ساز عاشیقی آذربایجان شرقی معمولا" دارای 9 سیم است که در سه ردیف سه­ تایی کوک می ­شوند. عاشیق­های آذربایجان غربی معمولا" در ردیف وسط به جای سه سیم، از یک سیم استفاده می­ کنند و در نتیجه، ساز آنها دارای هفت سیم است. تعداد پرده­ های ساز عاشیقی معمولاً 13- 14 پرده است.» اغلب به دلیل شباهت در شکل ظاهری، باقلاما و دیوان را با چگور(قوپوز) که ساز عاشیق ­های آذری است، اشتباه می­ گیرند؛ ولی به خاطر سیم­ بندی متفاوت و تعداد پرده­ ها (دستان ­ها) و نیز اختلاف اساسی در ساختمان و طریقه نواختن متفاوت؛ صدادهی (سونوریته) جداگانه­ ای دارد. در كُردستان ایران اغلب این ساز را (بدون در نظر گرفتن اندازه) با همان نام دیوان می­خوانند. در کتاب سازهای کُرد كه این ساز را یك ساز كُردی معرفی كرده است،درباره این باره چنین می­ خوانیم:«این ساز بیشتر در بین مردم ترکیه و کُردستان ایران و عراق که زبان و فرهنگ و رسوم تقریباً مشابه ی دارند متداول است. در ترکیه دوستداران فراوانی دارد و برای اجرای ملودی­ های سنتی از آن استفاده می­ شود. الگوی ساخت دیوان در مناطق کُردستان ایران از دیوان ترکیه گرفته شده است. این ساز از نظر فیزیکی شباهت های فراوانی با تنبور دارد. دیوان دارای هفت سیم با ضخامت های متفاوت است. از پایین به بالا دو سیم اول فلزی و ظریف، و سیم سوم ضخیم و به شکل فلزی فنری است. سیم های چهارم و پنجم نیز به همین ترتیب است. سیم ششم فلزی ظریف بوده، سیم هفتم مانند سیم سوم است و با فاصله یک تا یک و نیم میلیمتر از یکدیگر قرار می­ گیرند. در کردستان هنوز این ساز را به روش های قدیمی می­ سازند، ولی در ترکیه این ساز به وسیله دستگاه ­های پیشرفته و کُپی تراش های مدرن ساخته می­ شود. کاسه دیوان از سه­ تار و تنبور بزرگتر و دسته آن هم بلندتر و قطورتر است. سه سیم اول این ساز با هم گرفته و کوک می ­شوند و دو سیم بعدی نیز و دو سیم آخر هم به همین ترتیب کوک می­ گردند. بنابراین دیوان درواقع سه سیم دارند (هفت سیم در قالب گروه سه­ تایی، دوتایی و دوتایی). البته گاهی در یک دسته از سیم ها کوک دو یا سه ممکن است تفاوت كند.» ارسلان كاوه دیوان­ نواز كُردستان (ایران) دراین­ باره چنین می­ گوید: «دیوان یك ساز سنتی و قدیمی است كه بنا بر گذشته تاریخی آن، تكامل یافته تنبور است. تصویرِساز تنبور در بسیاری از نقش­ برجسته­ های باستانی تركیه و همچنین در طاق­بستان كرمانشاه دیده می­شود، كه نشان ­دهنده قدمت این ساز است. دیوان، سازی است با دسته­ ای بلندتر از تنبور كه به شكل های گوناگون در مناطق كردنشین تركیه و میان تركان و مناطقی از شمال عراق (هه ولیر) نواخته می­ شود. این ساز بیشتر در مناطق كرد و ترك­ نشین متداول است. به عقیده من این ساز مخصوص ترك ها یا كُردها نیست، این ساز متعلق به كسانی است كه آن را به خوبی و شایستگی می­ نوازند». در مورد نوازندگان این ساز كاوه چنین معتقد است كه: «در ایران متأسفانه ما دیوان­ نواز شاخصی نمی­ شناسیم.استادان بسیاری هستند كه این ساز را خیلی خوب می­ نوازند و تدریس می­ كنند‌‌، اما شناخته شده نیستند. در تركیه و عراق استادانی مانند عارف ساق، چیلر دومان، موسی اَرُقلو و مُراد بَكتاش شناخته شده و شاخص­ اند.» آنچه مشخص است اینكه امروزه این خانواده سازی از آذربایجان تا بالكان به خصوص بین مردم تركیه و كُردها (ایران/عراق/تركیه) رواج فراوانی دارد و وسیله اصلی اجرای موسیقی مردمی است(گرچه در دیگر سبك های موسیقی مانند پاپ و عَرَبِسك و... نیز مورد استفاده فراوان است). انواع مختلف باقلاما:باقلاما در واقع یكی از سازهای خانواده­ ای از سازهای تقریبا هم­شكل، ولی با اندازه ­ها و تعداد سیم­ های متفاوت است. خانواده باقلاما(Bağlama ve Ailesi) كه شامل سازهای مختلفی است؛ در موسیقی مردمی تركیه به دو صورتِ با مضراب و بدونِ مضراب نواخته می­ شوند. خانواده باقلاما از سازهایی چون جُورّا (curra)، دیوان­سازی (divan sazı)، بُزوك(bozuk)، چگور (çöğür)، بولگاری(bulgari)، ایكی­تَلی (iki telli) و میدان­سازی (meydan sazı) را دربر می­ گیرد. این ها همگی به باقلاما شباهت ‌ظاهریِ بسیاری دارند.مورد استفاده ترین انواع باقلاما این ها هستند: جُورّا: این ساز دو نوع و دو انداره متفاوت دارد. این نوع از باقلاما دارای كوچكترین سایز است. جُورّا می­ تواند با 2 یا 3 سیم باشد، سیم های تحتانی، 1 سیم میانی و 1 سیم فوقانی.امروزه این ساز با 6 سیم جفت بكار برده می شود. 2 سیم تحتانی، 2 سیم میانی و 2 سیم فوقانی. نوعی كه با انگشت بدون استفاده از مضراب نواخته می ­شود جُورّا انگشتی خوانده می ­شود. هم­چنین دَدَسازی، روزبا و ایریزْوا باقلاما، سازهایی دیگر به غیر از جُورّا هستند. همگی آنها با 3 ردیف سیم با مضراب نواخته می­ شوند. این سازها دارای كوك های متفاوتی هستند. شماره پرده سازها می­ تواند 9، 12، 19 و 23 متغیر باشد. لغت جُورّا به معنی سازی است كه اُكتاوهای صدایی زیر و تیزی دارد. اندازه كاسه جُورّا از 22 تا 29 سانتی متر درازا دارد. طولِ سیم های آن 46.9 سانتی متر است.ضخامت این سیم ها كه همگی فولادی هستند در ردیف تحتانی 0،15 میلیمتر، در ردیف تحتانی 0،20 و در ردیف فوقانی 0،13 است.كوك جُورّا متغییر است و می تواند مانند باقلامای دسته كوتاه یا بزرگ كوك شود. باقلامای دسته كوتاه: این نوع بزرگتر از جُورّا است. باقلاما دسته كوتاه خود دو نوع است. باقلاما دارای 7 سیم (پنج سیم فولادی و دوسیم ابریشم/فنری)است. سایز كوچك معمولاً چُقور( çöğür) نامیده می شود. اندازه كاسه چُقور34 سانتی متر بوده، و بلندی دسته­ اش 45 سانتی متر است. سیم هایش كاملاً شبیه به باقلامای معمولی است.سایز بزرگ باقلاما(kısa sap Bağlama) خوانده می شود. اندازه كاسه باقلامای معمولی 40 سانتی متر و طول دسته­ اش 60سانتی متر است.كوك معمولی باقلامای دسته كوتاه به ترتیب از پائین ترین سیم رِ( re)، سُل(sol )، لا(la )است. دیوان­سازی: نام دیگر این ساز باقلامای دسته بلند(uzun sap bağlama)است.اندازه كاسه­ اش 50 سانتی متر، طولِ دسته­ اش65 سانتی متر است. این ساز دارای 7 سیم است ولی در گذشته 9 سیم داشته است. كوك معمولی باقلامای دسته بلند به ترتیب از پائین ترین سیم لا(la )، رِ( re)، سُل(sol ) است.منظور از كوك معمولی،كوكی است كه اغلب مقام ها و ترانه ها با آن قابل اجرا است. میدان­سازی:همان طور كه از نام آن پیدا است در قدیم در میدان ها و مكان های عمومی استفاده می شده است.اندازه كاسه­ اش 60 سانتی متر، طولِ دسته­ اش72 سانتی متر است. این ساز دارای 12سیم است. ساختار باقلاما: شامل 2 بخش اصلی می­گردد: كاسه و دسته. پشت كاسه از چوب های نازكی پوشیده شده كه به كاسه­ ای از چوب های درختانی چون ناروَن، توت و اَردَج ساخته شده؛ اتصال می­ یابد. كاسه دسته را هم دربر می­ گیرد(محل وصل به دسته) كه آن هم از چوبِ درختانی سبك و بادوام مثل زیرفون و اَردَج ساخته می­ شود. در بخش پایین­ كاسه، یك قسمت كوچك به نام خَرَكِ تحتانی اضافه گردیده است، كه در آنجا سیم ها به هم گره می­ خورند. البته سیم هایی كه در آنجا گره خورده­ اند از آنجا به خرك میانی می­ رسند(جایی كه سیم ها از روی پُل یا خرك عبور كرده و به بالای دسته اتصال«گوشی ها» می ­یابند). این خرك میانی می­ تواند حركت كرده و در صورت لزوم تنظیم شود. پرده­ ها طوری بر دسته ساز بسته می ­شوند كه سیستم صدایی موسیقی مردمی تركیه را با تغییرات اندكی مطابق با همان ناحیه ایجاد نماید. در انتهای دسته گوشی ­ها با زاویه 15 درجه به عقب قرار گرفته­ اند. انتهای دیگر سیم ها در سوراخ هایی كه در هر قسمت گوشی تعبیه شده، گره می­ خورند. گوشی ها به منظور كوك كردن ساز و كوتاهی و بلندی سیم ها كاربرد دارند. یك خرك فوقانی در بالای دسته قبل از گوشی ها تعبیه شده تا از رها شدن سیم ها و به هم خوردن كوك جلوگیری نماید. كاسه: 2 نوع كاسه وجود دارد یكی به روش قالبی و دیگری به شیوه ورق ه­ای(تركه ای). كاسه قالبی از كُنده درختان ساخته می ­شود. در این روش كُنده ای كُلفت انتخاب شده و شكاف داده می­ شود؛ در بیشتر موارد از تنه درختانی چون توت، شاه بلوط و آلوش استفاده می ­شود. كُنده وقتی شكاف داده می­ شود كه كاسه درخت تازه باشد. باید توجه داشت كه ضخامت این كُنده برای تهیه كاسه باید یكنواخت بریده شود. به­ منظور حفاظتِ كاسه ساز از خراب شدن و فساد باید كاسه شكاف داده شده از چوب درخت را روباز گذاشت تا خشك شود .در روش ورق ه­ای در ابتدا قالب با توجه به شكل كاسه ساخته می­ شود.چوب هایی كه بدین روش برش می­ خورند در ابتدا باید حرارت ببینند و سپس این قطعات در كنار هم با لایه نازكی از چسب به یكدیگر چسبانده می­ شوند، به منظور شل نشدن باید دور این قطعات با قیطانی بسته شود. صفحه ساز: این بخش كه به منظور ایجاد صدایی خوب از ساز بسیار مهم و اصلی به شمار می­ آید. صفحه ساز را با روغنی از درخت صنوبر آغشته می ­سازند، لایه نازكی هم برای استفاده در خرك پایینی (جایی­كه سیمها به آن گره می­ خورند و قابل جابجایی است) بكار می­ رود. در بخش كاسهِ ساز از چوبِ درختانی كه رنگشان تیره است استفاده می­ شود. دسته و پرده­ ها: برای دسته، از چوبِ درختانی چون بلوط استفاده می­ كنند. درختی كه چوبش مورد انتخاب قرار می­ گیرد، باید رگه ­دار بوده و گره­ ای نداشته باشد. این چوب ها به شكل مثلثی بریده می­ شوند و به اندازه طولِ دسته جدا می­ شوند. پس از اینكه آن ها به قدر لازم خُشك شدند یا در كوره خُشكانده شدند، در بعضی قسمت های بالای خَرَك سوراخ­ هایی با زاویه 15 درجه تعبیه می­ شود. سپس قسمت هایی از دسته محاسبه شده و به منظور پرده­ بندی، علامت­ گذاری می­ شود. پرده­ ها عموماً از نخ پلاستیكی مشكی تهیه می­ شوند. شماره پرده­ ها در باقلامای دسته كوتاه 19 و در باقلامای دسته بلند 24 است. به منظور بستن پرده­ ها بر روی دسته در ابتدا آن ها را می­ پیچانند و پس از 4 بار گردش دور دسته، گره می­ زنند. پرده­ ها نباید خیلی سفت یا خیلی شُل بسته شوند. یعنی طوری روی دسته بسته شوند كه قابل حركت و جابه ­جایی باشند. گوشی­ ها: پس از اینكه باقلاما تكمیل شد و پولیش خورد،قسمت خاصِ گوشی ­ها(سر پنجه) سوراخ می ­شود. 4 سوراخ در سمت روی دسته و 3 سوراخ در طرف كنار آن ایجاد می­ شود. گوشی ­ها بوسیله چرخِ دستگاهِ تراش از چوبِ درختانی مثل مَمرَز، بلوط و شمشاد تهیه می­ شوند. ساختمان گوشی­ از پایین به بالا ضخامت می­ یابد و با یك انحراف كوچك، سوراخی در برآمدگی­ اش كنده می ­شود تا سیم بتواند از میانش عبور كند. خَرَك: 3 خرك بر روی باقلاما وجود دارد. 1- خرك میانی این خرك كه مهم ترین خرك بر روی ساز است سیم ها را از سطح كاسه جدا كرده و برای تشكیل صدایی مناسب قابل جابجایی است. این خرك در حدود 8 تا 10 سانتیِ ازطرف پائینِ كاسه ساز واقع شده كه نه باید زیاد بلند باشد نه زیاد كوتاه. شكاف های كوچكی بر روی آن زده می­ شود، تا سیم ها از میانش عبور كنند. 2- خرك بالایی بر روی دسته،خرك بالایی جایش در انتهای دسته قبل از شروع پرده­ هاست. كه كارش كاستن از طول سیم ها از دسته به بخشِ مركزی است. 3- خرك تحتانی جایی­ كه سیم ها در آنجا گره می­ خورند. خرك ها معمولاً از شاخ، استخوان، عاج و چوبِ درختانی سخت چون شمشاد ساخته می ­شود. سیم ها: در قدیم از موی اسب، روده و ابریشم به جای سیم استفاده می ­شد.اما امروزه بیشتر سیم های فولادی كه صدای بهتری می­ دهند استفاده می­ شوند، همچنین برخی از سیم ها ابریشم/فنری هستند. مضراب: این وسیله كه برای نواختن باقلاما به كار می­ رود.مضراب یا تَزَنه نامیده می شود. تَزَنه از موادی مثل صدف، چوبِ گیلاس، شاخ، پرِ غاز و پلاستیك تهیه می­ شود. سابقاً فقط از چوبِ گیلاس و صدف ساخته می شد. درخشش و قابل انعطاف بودن صدف و چوبِ گیلاسی كه تمیز و دارای شیره است,برای مضراب بسیار عالی به ­شمار می­ آمد. این مضراب ها پس از ساخته شدن در روغن زیتون خوابانده می ­شوند تا بادوام شده و صدای خوبی بدهند. امروزه مضراب های پلاستیكی كاربرد وسیع­ تری یافته است. كوك های باقلاما: صدای تنظیم­ شده در سازهای موسیقی كوك نامیده می­ شود. در معنای كلیِ لغت، كلمه (دوُزن) (düzen) اغلب برای سازهای موسیقی مردمی تركیه كاربرد دارد.در موسیقی مردمی تركیه، سازهای خانواده باقلاما كوك های متفاوتی دارند. اصولاً كوك های اصلی باقلاما عبارت است از:كارا دوُزَن به صورت لا- رِ – سُل و باقلاما دوُزنی به صورت رِ – سُل – لا .كوك های دیگر به موقع معرفی خواهد شد. مقایسة باقلامای دسته كوتاه(چگور) وباقلامای دسته بلند(دیوان سازی) اگرچه كوك این دو ساز متفاوت است،اما تمام قطعات و مقام ها از یك صدا بر روی هر دو ساز قابل اجرا است و نت های نوشته شده برای باقلامای دسته كوتاه با اندكی تغییر بر روی باقلامای دسته بلند قابل اجرا است و بر عكس. تمام مضراب ها و پایه های ریتمیك دقیقاً مشابه هم است، تفاوت اساسی در نوع حركت بر روی دسته است به طوری كه نواختن یك قطعه ثابت بر روی باقلامای دسته كوتاه از سیم دوم شروع می شود و در نهایت به دلیل گستره كمِ ملودیك اغلب قطعات به سیمِ سوم و اول هم حركت می شود،در حالی كه نواختن همان قطعه بر روی باقلامای دسته بلند از سیم اول شروع می شود و نهایتاً حركت به پائین دسته بر روی همان سیم است و در موارد اندكی از سیم های دیگر برای نواختن اصلِ ملودی استفاده می شود.به عبارت دیگر در باقلامای دسته بلند حركت در طول دسته است ولی در باقلامای دسته كوتاه حركت در عرض دسته،اگر حركت در عرض را تغییرِ وضعیتِ(status) دست بنامیم و حركت در طولِ دسته را تغییرِ موقعیتِ(position) دست بدانیم ، در نتیجه در نوازندگیِ باقلامای دسته كوتاه ما تغییر وضعیت دست را داریم و در باقلامای دسته بلند تغییر موقعیت دست. برای روشن تر شدن موضوع جای صداهای اصلی را بر روی دسته دو ساز نشان می دهیم.(با توجه به این كه صدای ایست و آغاز و پایان در اكثر مقام ها صدای لا است، مثالِ ما هم از صدای لا آغاز و تا اكتاو ادامه یافته است.)
4 پیانو پیانوسازی است که مانند سنتور توسط ضربه ی بر روی سیم به صدا در می آید. پیانو جعبه ی بسیار بزرگی است که به دو شکل مختلف ساخته شده است یکی آنکه در فارسی به نام "پیانو رویال" مصطلح شده، که عبارت است از جعبه ی بزرگ سه ضلعی، بر روی سه پایه ی قطور و سیمها به طور افقی در داخل جعبه کشیده شده اند و چکشها از زیر به سیم ها برخورد می کنند و دیگری (پینانینو) که جعبه ی آن کوچکتر و قائم است و سیمها عمودی و از پایین به بالا قرار گرفته اند، در این یک، چکش ها از جلو به سیمها ضربه می زنند. برای هر صوت پیانو یک چکش، یک شستی و یک دستگاه وصل کننده ی آنها و (مانند سنتور) سه سیم در ناحیه ی زیر، دو سیم در ناحیه ی بم و یک سیم کلفت در ناحیه ی خیلی بم برای هر صوت تعبیه شده است. در ضلع جلوی نوازنده ردیف شستی ها قرار دارد. هر شستی به یاری مکانیسم مخصوصی در داخل پیانو به چکش متصل است که با کوبیدن روی شستی، چکش نیز به سوی سیم مربوط پرتاب شده، به آن برخورد کرده آنرا به ارتعاش وا می دارد و خود کمی به عقب بر می گردد تا مانع ادامه ی ارتعاش سیم نشود. به مجرد آنکه انگشت نوازنده از روی شستی برداشته شود نمد خفه کن به سیم ها می چسبد و سیم مرتعش را از ارتعاش باز می دارد. جلوی پاهای نوازنده دو یا سه پدال تعبیه شده پدال سمت راست مانع کار دستگاه خفه کن می شود. در نتیجه سیم مربوطه، حتی پس از برداشتن انگشت از روی شستی به ارتعاش ادامه می دهد تا به تدریج خود به خود از ارتعاش باز ماند. پدال سمت چپ سبب می شود که نواری از نمد بین سیم و چکش قرار گرفته و ضربه ی چکش بر روی سیم، صوتی خفه و کم صدا ایجاد کند. در پیانوهای سه پداله، پدال وسط نیز مجموعا چکش ها را جلوتر می برد تا ضربه با قدرت کمتری به سیمها برخورد کند یا آنکه مجموعه چکشها را کمی به راست می راند تا چکش کوبنده فقط به یکی از سیمهای سه گانه ی همکوک برخورد کند. این عمل موجب ظریف شدن و کم صدایی صوت حاصل می گردد. وسعت صدای پیانو عبارتست از هفت اکتاو یا کمی بیشتر. به علت وسعت صدای پیانو نت نویسی آن بر روی دو حامل صورت می گیرد، که معمولا حامل زیرین (حامل بم یا کلید "فا") برای اجرا با دست چپ و حامل بالایی (حامل زیر با کلید "سل") برای اجرا با دست راست اختصاص یافته است. برا یآشنایسی بیشتر با این ساز به قطعه ای از این ساز گوش فرا دهید.
5 تار تارتار سازی ایرانی است و از دسته سازهای مضرابی است.قسمت کاسه تار به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم شده که قسمت کوچکتر را نقاره می گویند. روی کاسه و نقاره تار پوست کشیده شده و خرک تار بر پوست کاسه تکیه کرده است.قسمت نقاره در انتهای بالایی به دسته متصل شده است. دسته تار بلند(45 تا 50 سانتیمتر) است و بر کناره های سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبیده است.دور دستانها(پرده ها)ئی عمود بر طول آن با فواصل معین بسته شده، قطر هر دستان در اصوات اصلی دستگاههای موسیقی ایرانی، کمی بیشتر از اصوات گذر او کم اهمیت تر این موسیقی است.تعداد دستانها 28 است. جعبه گوشی در انتهای بالایی دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشی جانبی جعبه گذاشته شده است. برای آشنایی بیشتر با این ساز به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
6 ترومبون (Trombon) ترومبون (Trombon)این ساز مانند ترومپت متشکل است از لوله ای خمیده که قسمت بیشتر آن استوانه ای است و در انتها به ناقوسی نه خیلی گشاد ختم می شود و "دهانی" ای که فنجانی شکل است. اختلاف آن با ترومپت در مکانیسم به کار گرفته شدن "لوله اضافی " است که این نتیجه معمولا نه به وسیله ی دگمه و دریچه، بلکه به وسیله ی لغزاندن یک قسمت از لوله در داخل قسمت دیگر آن تامین می شود. هر چه لوله در مجموع درازتر شود، اصوات حاصل به ترتیب بم تر خواهد شد. لوله ی اضافی در هفت وضعیت مختلف می تواند قرار گیرد.
7 ترومپت (Trumpet) ترومپت (Trumpet)لوله ی ترومپت در قسمت اعظم طول خود استوانه ای است و به طور نا محسوس مخروطی شکل است و در انتها به دهانه ای ناقوس شکل ختم می شود. ترومپت دارای سه دگمه متصل به سه دریچه است، فشار بر دگمه ی اول، دریچه مربوطه را باز کرده و طول لوله را در مجموع آنقدر زیاد می کند که صدای حاصل یک پرده بم شود، دگمه ی دوم هرگاه به پایین فشار داده شود، صوت حاصل نیم پرده و دگمه ی سوم، یک پرده و نیم پایین می آید. ترومپت از سازهایی است که صدایی بلند، نافذ و زیبا دارد. صدای دو ترومپت برابر است با 20 تا 30 ویولن در ارکستر. ترومپت از این نظر بیشتر در همنوازی استفاده می شود. قسمت دهانی ترومپت فنجانی شکل و کم عمق است و انتهای ساز به ناقوسی نه چندان بزرگ ختم می شود.
8 تنبک تنبکتنبک سازی ایرانی است و از دسته سازهای ضربی است.این ساز از دو قسمت کلی و استوانه ای شکل تشکیل شده: قسمت اول (بالا و هنگام نواختن: جلو) به قطر تقریبی 25 تا 30 سانتیمتر و به طول 45 سانتیمتر، که سطح بالایی آن پوست کشیده شده و در پایین به قسمت دوم متصل شده است و این قسمت عبارت است از استوانه باریک تری که در انتها (پایین) کمی گشادتر شده و به دهانه ای باز منتهی گشته است. جنس تنبک معمولی از چوب است. تمبک به منظور نواختن به طور افقی روی ران نوازنده ی نشسته قرار می گیرد و او دست چپ خود را در بالا و دست راست را در کنار راست تنبک قرار می دهد و با انگشتان، نرمه و تمام دست خود بر قسمتهای مختلف (مرکز، میان، کنار) پوست می کوبد. از آنجا که وسیله ی کوبیدن روی ساز انگشتان انسان است بدین وسیله قادر است بر روی تنبک ریزه کاری های فراوان اعمال کند و در نتیجه می توان از آن به عنوان "تکنواز" استفاده های شایان و جلب کرد. برای آشنایی بیشتر با این ساز به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
9 تنبور تنبورتنبور سازی ایرانی است و از دسته سازهای مضرابی است.تنبور دارای شکمی گلابی شکل و دسته ای دراز است که بر روی آن از 10 تا 15 پرده بسته می شود و رویه جلویی شکم آن چوبی است. دسته این ساز مانند سه تار به سر ساز متصل است. بر روی سطوح جلویی و جانبی آن هر یک دو گوشی کار گذارده شده که سیمها به دور آنها پیچیده می شوند. سیمهای تنبور چهار عدد و معمولا به فاصله های مختلف کوک می شده است. این ساز معمولا بدون مضراب و با انگشت نواخته می شود. چنانچه در تاریخ موسیقی ایران نوشته شده در قدیم سازی به نام تنبور وجود داشته و از آن انواع مختلفی ذکر کرده اند. مثلا گفته شده که فارابی تئوری دان مشهور موسیقی ایران، تنبور بغدادی و تنبور خراسان را دستان بندی کرده است. برای آشنایی بیشتر با این ساز به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
10 دهل دهلدهل سازی ایرانی است و از دسته سازهای ضربی است.این ساز متشکل است از استوانه ی کوتاهی از جنس چوب که قطر دایره ی آن حدود یک متر و ارتفاع آن 25 تا 30 سانتیمتر است و بر دو سطح دایره ای شکل جانبی آن پوست کشیده شده است. بر دو نقطه از بدنه ی استوانه دو انتهای تسمه ای ثابت شده که نوازنده هنگام نواختن آن را به گردن می اندازد و به این ترتیب دهل در جلوی سینه و شکم او طوری قرار می گیرد که سطوح پوست دار در جوانب راست و چپ واقع شوند. نوازنده در دست راست خود چوبی به شکل عصا و در دست چپش ترکه ای نازک می گیرد و با آنها بر روی سطوح پوستی می کوبد یا آنکه ترکه را به پوست چپ می چسباند و با عصا به پوست راست می کوبد. دهل سازی کاملا محلی و "همراهی کننده" (بیشتر با سرنا) است.
11 دو تار دو تاردوتار سازی ایرانی از دسته سازهای مضرابی دارای شکمی گلابی شکل و دسته ای نسبتا دراز است. تعداد 17 تا 20 دستان بر دسته ی آن بسته می شود، هرچند برخی از دوتار های محلی در نواحی مختلف جنوب فاقد دستان است. سطح روی شکم چوبی است. تعداد سیم های آن چنانکه از نام ساز بر می آید، دو تا است که به فاصله ی مختلف کوک می شوند. طول دسته حدود 60 سانتی متر و تمام ساز حدود یک متر است. وسعت صدای ساز از نت "دو" تا "سل" با تمام فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایرانی است. دو تار غالبا با انگشت ـ یعنی بدون مضراب ـ نواخته می شود. برای آشنایی بیشتر به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
12 رباب ربابرباب سازی ایرانی است و از دسته سازهای مضرابی است.رباب مجموعا از چهار قسمت، شکم ، سینه، دسته و سر تشکیل شده است. شکم در واقع جعبه ای به شکل خربزه است که بر سطح جلوئی آن پوست کشیده شده و خرکی کوتاه روی پوست قرار گرفته است. سینه نیز جعبه ای مثلث شکل است که سطح جلوئی آن تا اندازه ای گرده ماهی شکل و از جنس چوب است. در سطح جانبی سینه (سطحی که هنگام نواختن در بالا قرار می گیرد)، هفت گوشی تعبیه شده که سیم های تقویت کننده ی صدای ساز به دور آنها پیچیده می شوند. بر سطح جانبی دیگر (سطح پایینی) پنجره ای دایره ای شکل ساخته شده است. دسته ی ساز نسبتا کوتاه است و بر روی آن حدود ده "دستان" بسته می شود و بالاخره در سر ساز، مانند تار، جعبه ی گوشی ها قرار گرفته و در سطوح بالایی و پایینی این جعبه، هر یک سه گوشی تعبیه شده است، سطح جانبی جعبه ی گوشی ها کمی به طرف عقب ادامه یافته است. تعداد سیمهای رباب شش یا سه سیم جفتی است که سیم های جفت با یکدیگر همصوت کوک می شوند. سیم های رباب در قدیم از روده گوسفند ساخته می شده در حالیکه امروز آنها را از جنس نخ نایلون می سازند و سیم بم، روی نایلون روکشی فلزی دارد. مضراب رباب امروزی مانند مضراب عود از پر مرغ ساخته شده است. رباب اساسا سازی محلی است و بیشتر در نواحی خراسان و مرز افغانستان معمول است. رباب سوپرانو – سازیست با مقیاس کوچکتر از رباب معمولی که به پیشنهاد حسین دهلوی رئیس وقت هنرستان موسیقی ملی و به اهتمام کارگاه ساز سازی وزارت فرهنگ و هنر ساخته شد و آن را "رباب سوپرانو" نام گذاردند و رباب معمولی تنها در هنرستان های موسیقی ملی و در موارد همنوازی در ارکستر، در مقابل رباب ساخته شده ی سوپرانو، نام "رباب آلتو" به خود گرفت.
13 ساز دهنی (Harmonica) ساز دهنی (Harmonica)سازی است نسبتا کوچک از دسته ی سازهای بادی با زبانه ی آزاد است. هوا به یاری دمیدن نوازنده از راه سوراخهایی که جلوی ساز وجود دارد به زبانه ها می رسد و آنها را به ارتعاش وادار می کند. تعداد اصوات وصعت صدای ساز دهنی کاملا بستگی به بزرگی و کوچکی آن دارد این وسعت معمولا یک تا دو اکتاو، باا فواصل کروماتیک معتدل است. در سازهای کوچکتر معمولی وقتی نوازنده در آن می دمد، اصوات طبیعی نت ها، و وقتی هوا را می کشد، اصوات کروماتیک بینابینی حاصل می شوند در حالیکه در برخی انواع بزرگتر ساز، در کنار سمت راست آن دگمه ای هست که با فشار آن تمام صداها نیم پرده کروماتیک بالا می رود.
14 ساکسیفون (Saxophone) ساکسیفون (Saxophone)این ساز از دسته سازهای یک زبانه ای و با آنکه از جنس فلز ساخته شده از سازهای خانواده کلارینت است. شمای ظاهری آن، به شکل لوله ی مخروطی شکلی است که دو بار انحنا یافته است. انتهای پایین ساز، رو به بالا خم شده و دهانه ی انتهایی مانند شیپور گشاد شده است. ساکسیفون از نظر عوامل ساختمانی، ترکیبی از کلارینت و ابوا است (شباهت آن به خانواده ی ابوا از شکل مخروطی لوله ناشی شده است). جنس اصلی ساز برنز است و غالبا بر روی آن ورقه ای از نقره کشیده شده است. ساکسیفون به اندازه ها و کوک ها مختلف ساخته شده است. امروزه شش نوع ساکسیفون هر یک با کوک دیگر مورد استفاده است که حدود و وسعت همه شان یکی است.
15 سرنا سرناسرنا سازی ایرانی است و از دسته سازهای بادی است.این ساز متشکل از یک لوله ی مخروطی شکل، که در انتهای بالایی آن "قمیش" قرار می گیرد. سرنا از دسته سازهای "دو زبانه" است و به این ترتیب "قمیش" آن از دو تیغه ی متکی به هم تشکیل شده و انتهای آن دو، حلقه ای مسطح محصور شده است. در روی لوله تعداد 6 تا 7 سوراخ تعبیه شده و نوازنده با گذاشتن و برداشتن انگشتهای هر دو دست، اصوات حاصله را زیر و بم می کند. طول ساز کاملا ثابت نبوده و از 30 تا 45 سانتیمتر (معمولا) و در بعضی نقاط حتی تا 60 سانتیمتر، ساخته شده است. وسعت صدا نیز در این ساز کاملا ثابت نیست و واضح است که سرناهای بزرگتر میدان صدایی بم تر از سرناهای کوچک دارند. سرنا سازی نه تنها محلی، بلکه بسیار قدیمی است. در اشعار شعرای ایران به کرات نام "سرنا" یا "سورنا" یا "سورنای" آمده است. در نواحی بختیاری و دزفول سرنای کوچک معمول است. سرنای محلی معمولا با دهل نواخته می شود. برای آشنایی بیشتر با این ساز به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
16 سنتور سنتورسنتور سازی ایرانی است و از دسته سازهای مضرابی است.شکل ظاهری: ساز از جعبه ای ذوزنقه ای شکل تشکیل شده که اضلاع آن عبارتند از: بلندترین ضلع، نزدیک به نوازنده، کوتاه ترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و دور از نوازنده و دو ضلع جانبی با طول برابر، دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع می کند. ارتفاع سطوح جانبی 8 تا 10 سانتیمتر است. جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است. بر روی سطح فوقانی دو ردیف خرک چوبی قرار دارد، ردیف راست نزدیکتر به کناره ی راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره ی چپ فاصله دارد (فاصله ی بین هر خرک ردیف چپ تا کناره ی چپ را "پشت خرک" می نامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم همکوک عبور می کند، ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده می شود. گوشی ها در سطح جانبی راست، کار گذاشته شده اند. سیم های سنتور به دو دسته ی "سفید" (زیر) و "زرد" (بم) تقسیم می شوند. دسته ی سیمهای سفید بر روی خرک های ردیف چپ و سیم های زرد بر روی خرک های ردیف راست به تناوب قرار گرفته اند. طول قسمت جلوی خرک در سیم های سفید دو برابر طول آن در قسمت پشت خرک است و میتوان در پشت خرک نیز از سیم های سفید استفاده کرد (صدای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو نسبت به صدای قسمت جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر سیم زرد یک اکتاو بم تر از سیم سفید بلافاصله بعد از آن صدا می دهد. وسعت صدای سنتور 9 خرک، کمی بیشتر از سه اکتاو است، اما این ساز فاقد تمام فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایران است و نوازنده مجبور است در اجرای دستگاه دیگر، کوک ساز را تغییر دهد ( یا در پاره ای موارد محل خرکها را جلو و عقب ببرد، که این عمل به نوبه ی خود نسبت طولی قسمت پشت و جلوی خرک را در سیمهای سفید به هم می زنددر نتیجه ایندو قسمت، نسبت به هم فاصله اکتاو را از دست می دهند). سنتوراساسا سازی است که قابلیت تکنوازی و همنوازی هردو را دارا می باشد. برای آشنایی بیشتر با این ساز به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
17 سه تار سه تارسه تار سازی ایرانی است و از دسته سازهای مضرابی است.شکل ظاهری آن مانند تار است، با این تفاوت که شکم آن یک قسمتی، گلابی شکل و کوچکتر است، سطح روئی کاسه سه تار نیز چوبی است.سه تار امروزی چهار سیم دارد.خرک سه تار کوچکتر از خرک تار بوده ودسته آن نیز از دسته تار نازکتر است.سه تار فاقد جعبه گوشی است و گوشی های چهارگانه ان دو عدد در سطح جلوئی انتهای دسته و دو تای دیگر در سطح جانبی چپ کار گذاشته شده است. تعداد دستان های سه تار در زمان حاضر مانند تار 28 است. سه تار با ناخن انگشت اشاره دست راست نواخته می شود.به عبارت دیگر مضراب سه تار در واقع ناخن انگشتان نوازنده است و به همین دلیل و به علل اکوستیکی دیگر، صدای این ساز ضعیف می باشد. برای آشنایی بیشتر با این ساز به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
18 عود (بربط) عود (بربط)عود سازی ایرانی است و از دسته سازهای مضرابی است.شکل ظاهری: شکم این ساز بسیار بزرگ و گلابی شکل و دسته ی آن بسیار کوتاه است. به طوریکه قسمت اعظم طول سیم ها در امتداد شکم قرار گرفته است. سطح رویه ی شکم از جنس چوب است که بر آن پنجره هایی مشبک ایجاد شده است. عود فاقد "دستان" و خرک ساز کوتاه و تا اندازه ای کشیده است. عود دارای ده سیم یا پنج سیم جفتی است. سیم های جفت با هم، همصدا کوک می شوند و بدیهی است که هر یک از سیم های دهگانه، یک گوشی مخصوص به خود دارد؛ گوشیها در دو طرف جعبه ی گوشی (سر ساز) قرار گرفته اند. عود بم ترین ساز بین سازهای زهی است. مضراب عود از پر مرغ (پر طاووس) تهیه شده است و گاه نیز نوازنده با مضراب دیگری ساز را می نوازد. صدای عود کمی خفه، نرم و غم انگیز ولی نسبتا قوی است. این ساز نقش تکنواز و همنواز هر دو را به خوبی می تواند ایفا کند. عود چنانکه گفته شده از دیرباز سازی قدیمی به نام "بربط" است. از سوی دیگر ممکن است با نام عربی خود (العود) به اروپا راه یافته و در آنجا نام "لوت" گرفته است. برای آشنایی بیشتر با این ساز به قطعه ی تکنوازی این ساز گوش فرا دهید.
19 فاگوت (Bassoon) فاگوت (Bassoon)سازی است دو زبانه ای و در دسته سازها ی بادی- چوبی، ساز بم شمرده می شود، طول لوله ی آن در مجموع کمی کمتر از 3 متر است که دو پنجم آن، به خاطر راحتی اجرا و به دست گرفتن ساز، بر روی خود خم شده و در کنار یا عقب لوله ی درازتر قرار گرفته است. زبانه ها به وسیله ی لوله ی نازکی به لوله ی اصلی ساز وصل شده اند. لوله ی اصلی ساز به طور نامحسوسی مخروطی شکل است. در نت نویسی این ساز از سه کلید استفاده می شود: کلید "فا"(ی خط چهارم)؛ کلید "دو" (ی خط چهارم) و کلید "سل".
20 فلوت فلوتفلوت و فلوت کوچک تنها سازهای بادی چوبی هستند که فاقد "زبانه "اند. نفس اجرا کننده از راه سوراخی که در کنار لوله – نزدیک به سر آن – تعبیه شده، وارد لوله می شود، باز و بسته شدن سوراخها در فلوت های امروزی توسط "کلید" صورت می گیرد. با آنکه فلوت از دسته ی "سازهای بادی - چوبی" شمرده می شود، اما امروزه فلوت را از نقره نیز می سازند یا فقط بر روی ساز روکش نقره ای می کشند.
12
باکس نمایش
بالا