به نقل از روزنامه جام جم، وی پس از سالها زندگی در قالبهای شعری کلاسیک تا شعر نیمایی درحالی چشم از جهان فروبست که غزلهای ماندگارش دهههاست محبوب نسل جوان است و در محافل ادبی و حتی در شبکههای اجتماعی بهخصوص در سالهای اخیر با اقبال ویژهای روبهرو شده است. جاویدنام بهمنی از سن پایین استعداد شعر و شاعری خود را بروز داد و بعد از سالها با بهرهگیری از انواع نوآوریها و ساختارشکنی در ارکان تشکیلدهنده شعر، زبان شعری خود را پیدا کرد. یکی از جلوههای این نوآوری، آشناییزدایی و ساختارشکنی وی در قالبهای سنتی شعر، بهویژه غزل و تجربه موفق قالبهای شعری جدید است. بهواسطه همین دیدگاه هنری بدیع بهمنی بود که غزلسرایی این شاعر، جان دوبارهای به شعر غزل معاصر بخشیده است. بهمنی آزادانه شعر مینوشت و خود را ادامهدهنده راه نیما یوشیج میدانست. به گفته بهمنی؛ وقتی کسی کتابش را بخواند، متوجه خواهد شد که شاعر زمانه خودش است. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که فقط بخشی از ظرفیت شاعر برای زمانه خودش است و ظرفیتهای اصلی او برای آیندگان به جای خواهد ماند و این اصل درخصوص شاعر بزرگی مانند بهمنی بهدرستی صدق میکند. وی معتقد بود که مهمترین ویژگی شاعر این است که بداند برای نسلهای بعد چه دارد؟ بهمنی برای نسلهای آینده و دوستداران، شجاعت در خلاقیت و امکان بیان لطیف روزمرهترین موضوعات برآمده از زندگی معاصر به زبان شعر را به یادگار گذاشت.
82سال زندگی شاعرانه
بهمنی اولین شعرش را در ۹ سالگی سرود و در همان سال یعنی سال ۱۳۳۱ در مجله روشنگر به چاپ رساند. او بعدها سر از انتشارات بامداد درآورد که یکی از بهترین مؤسسههای نشر در دهه ۵۰ بود. وی اولین مجموعه شعرش را سال ۱۳۵۰ با عنوان «باغ لال» سرود؛ مجموعهای از شعرهای نیمایی که انتشارات بامداد آن منتشر کرد. سال ۱۳۵۱ نیز مجموعه «در بیوزنی» را که در برگیرنده شعرهای بیوزن اوست، به چاپ رساند و چهار سال بعد یعنی ۱۳۵۵ مجموعهای از شعر کودک را باعنوان «گیسو، کلاه، کفتر» چاپ کرد. بهمنی ۱۳ سال در سکوت و بیخبری بهسر میبرد تا اینکه در سال ۱۳۶۹ با انتشار مجموعه غزل «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» خوش درخشید و با موج عظیمی از اشتیاق و استقبال روبهرو شد و فصل تازهای را در زندگی ادبیاش رقم زد. از همین سال بود که فعالیت ادبیاش را بهصورت جدی آغاز کرد.مجموعه «گاهی دلم برای خودم تنگ میشود» آن چنان با استقبال مواجه شد که هنوز سه سال از زمان چاپش نگذشته، سهبار تجدید چاپ شد و این استقبال هنوز ادامه دارد. بهمنی در سال ۱۳۷۴ همکاری خود را با هفتهنامه «ندای هرمزگان» آغاز کرد و صفحهای با عنوان «تنفس در هوای شعر» را هر هفته مینوشت. این شاعر سال ۱۳۷۷ مجموعه شعر «شاعر شنیدنی است» را بهچاپ رساند و یک سال بعد، مجموعه «عشق است» او به همراه سیدی و کاست روانه بازار شد.جوانان از این مجموعه نیز بهشدت استقبال کردند. او سال ۱۳۷۸ تندیس «خورشید مهر» را بهعنوان برترین غزلسرای ایران دریافت کرد و در سال ۱۳۸۲ با همت اداره فرهنگ و ارشاد استان هرمزگان همزمان با برگزاری ششمین کنگره سراسری شعر و داستان جوان، نکوداشت بهمنی برگزار شد. در سال، ۱۳۸۵ مقام اول شعر کلاسیک را بهدست آورد و تندیس «سرو» به او رسید.به لطافت موسیقی، به شکوه شعردر کارنامه هنری شاعری مانند زنده یاد بهمنی که در قالب سنتی و جدید اشعار مانایی سروده است، عناصر تکرارشوندهای بهچشم میخورد که حکم امضای کاری شاعر را دارد. رد پای این اشتراکات در همه آثار چه غزلسراییهای نزدیک به قالبهای کهن چه اشعار نو و سپید بهمنی بهچشم میخورد و همین سرودههایش را از دیگران متمایز کرده است. زندهیاد بهمنی را گرچه بیشتر غزلسرا میشناسیم، با اینوجود ترانهسرابودن وی نیز همواره پررنگ بوده، درواقع دامنه توانمندیهای این شاعر فقید بسیار درهم تنیده است.زنده یاد بهمنی بارها به سرودن غزل-ترانههایی پرداخته که با صدای خوانندگان مطرحی خوانده و ماندگار شده است. تلفیق برخی ترانهها و غزلهای بهمنی با جهان موسیقی و صدای دلنشین خوانندگان، مخاطب را با این سؤال مواجه میکند که آیا باید عامل اصلی ماندگاری یک موسیقی را اشعار دلفریب شاعرآن آهنگ دانست یا طنین و صدای خوش خواننده و اجزای موسیقیایی آن؟ بهمنی با فهمی درست از موسیقی، برای خوانندههای نام آشنایی چون علیرضا قربانی، ناصر عبداللهی، همایون شجریان و… اشعاری سرود که اتفاقا همین ترانهها به آثار ماندگار و پرمخاطب این خوانندهها تبدیل شده است.شعر آهنگ «پردهنشین» از سرودههای مرحوم بهمنی است که با صدای خوش علیرضا قربانی و آهنگسازی مهیار علیزاده به اثری موسیقایی و پرمخاطب تبدیل شده است. متن ترانه آن از این قرار است:اینجا برای از تو نوشتن هوا کم استدنیا برای از تو سرودن مرا کم استاکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیستمن از تو مینویسم و این کیمیا کم استگاهی ترا کنار خود احساس میکنماما چقدر دل خوشی خوابها کم است